«نقاش خواهم شد» روایتی از زندگی تحصیلی نویسنده‌اش است

مترجم اثر در گفت‌وگو با ایبنا:

0 6

فرزانه مهری، مترجم کتاب «نقاش خوهم شد» گفت: کارول فیو با زیر ذره‌بین قرار دادن رفتار استادان هنر و برخوردهای غیرمسئولانه آنان، شاید می‌خواهد از دانشکده‌ای که در آن درس خوانده انتقام بگیرد.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کارول فیو، نویسنده، مدرس فرانسوی و فارغ‌التحصیل رشته فلسفه در مقطع کارشناسی و هنرهای تجسمی در مقطع کارشناسی ارشد است. از او آثاری همچون «چیزی برای گفتن به شما»، «تا سحر نگه دارید»، «باشد که زندگی ما شبیه یک فیلم عادی باشد»، «فرانسه یک مادر مجرد است»، «به ما خواهد آموخت که در شمال متولد شویم»، «یکشنبه است و من کاری به آن نداشتم» و «وقتی خوشحال خواهیم شد» به چاپ رسیده است.

کتاب‌های فیو پیشتر در آلمان، ایتالیا، اسپانیا، رومانی و بلغارستان ترجمه و به چاپ رسیده است، و در حال حاضر کتاب «نقاش خواهم شد» از او با ترجمه فرزانه مهری و از سوی نشر آفتابکاران در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

مهری تاکنون ترجمه بیش از ۴۰ عنوان کتاب همچون «دور دنیا در هشتاد روز»، «سفر به مرکز زمین»، «انسان شادکام»، «رویای یک دیوانه»، «هنوز هر چیزی ممکن است»، «خانه تاماریس»، «ماجراهای مانولیتو»، «پانصد میلیون ثروت بانو بیگم»، «کاش چیزی نمی‌ماند جز لحظات شیرین»، «راز و رمز آماده‌سازی ذهنی»، «راز و رمز برقرار ارتباط»، «میشل استروگف»، «من و جونور»، «همه گرفتارند»، مجموعه «دعوا نکنیم گفت‌وگو کنیم» و قاتلی به پاکی برف» را برعهده داشته است.

انتشار رمان «نقاش خواهم شد» بهانه‌ای شد تا با مترجم این اثر گفتگویی داشته باشیم که می‌خوانید:

درباره کارول فیو، سبک نوشتاری و شاخصه‌های داستان‌نویسی او بگویید.
کارول فیو در سال ۱۹۷۱ در شمال فرانسه به دنیا آمد. او در ابتدا به قصد نقاش شدن، هنر می‌خواند. چند سالی نیز پس از فارغ‌التحصیل شدن، هم کارهای هنری انجام می‌داد، هم هنر تدریس می‌کرد. اما کم‌کم به دلایل فراوان به سمت نویسندگی سوق پیدا کرد. یعنی به نظرش می‌آید که با این رسانه بهتر می‌تواند نظرات و احساسات خود را بیان کند. خودش می‌گوید «شاید روزی حس کنم که باید دنبال رسانه دیگری بروم». پس آنقدر درگیر خود رسانه نیست، که یافتن راهی برای ارتباط برقرار کردن. نویسنده سبک نوشتار ساده‌ای دارد. در این رمان از شخص دوم مفرد(تو) برای شخصیت اصلی استفاده کرده و به نظر من این کار می‌تواند مخاطب را به شخصیت داستان نزدیکتر و بیشتر درگیر مسائل او کند. کارول فیو که در زمانی که نقاشی می‌کرد، بیشتر پرتره می‌کشید، می‌گوید که در رمان‌هایش نیز در حال پرتره کشیدن است و سعی می‌کند تصویر دقیقی از شخصیت‌ها به دست دهد. رمان به صورت تابلوهای متعدد و متوالی طراحی شده است. صحنه‌هایی مجزا و در عین حال مرتبط که از طریق آنها، ما را پله به پله به نقطه اوج داستان هدایت می‌کند. در صحنه‌ها زیاده‌گویی نمی‌کند. مثل یک فلاش هستند. در واقع کل رمان یک فلاش بک است، که شخصیت اصلی با خواندن مقاله‌ای در یک مجله هنری، به یاد تمام خاطرات دوران تحصیل خود در گذشته می‌افتد.

فعالیت به عنوان نقاش و تحصیل در رشته فلسفه چه نقشی در عمق‌بخشی به داستان‌های فیو داشته است؟
شاید بتوان گفت که دانش فلسفه می‌تواند نگاه پرسشگرانه‌ای به فرد بدهد و این خصوصیت برای یک نویسنده که علاوه بر فلسفه، هنر نیز خوانده است، نگاه نقادانه و جامعی به دنیای هنر می‌دهد. او به خوبی با موقعیت هنرآموزان و هنرمندان آشناست و داستانش را بسیار واقعگرایانه تعریف می‌کند. او از امید و آرزوهایی می‌گوید که متأسفانه در طول رمان همگی برباد می‌روند، و در جامعه پررقابتی که آدم‌های متفاوت طرد می‌شوند (خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو)، شخصیت‌های داستان مجبور به گرفتن تصمیمات شاید حقیرانه‌ای می‌شوند. و در این میان شخصیت اصلی داستان که نمی‌خواهد یا نمی‌تواند همرنگ جماعت شود، به جایی نمی‌رسد. او تابلوهایش را دور می‌ریزد و با کارهای کوچک امرار معاش می‌کند. اما آیا این بود آنچه که با ورود به  مدرسه هنرهای زیبا به خود وعده می‌داد؟

از درونمایه و موضوع «نقاش خواهم شد» بگویید.
این رمان در واقع، بخشی از زندگی خود نویسنده در دوران جوانی و تحصیل است. دختر جوانی به قصد نقاش شدن به مدرسه هنرهای زیبا می‌رود، اما به سبب سیاست‌های آن دوره و یا هنرهایی که مد روز هستند، دانشجویان را به انواع خاصی از رسانه‌های هنری (چیدمان، ویدیو آرت، هنر اجرا و…) تشویق می‌کنند. نقاشی که همیشه پایه و اساس هنرهای تجسمی بوده را نفی می‌کنند و هر که نقاشی بکشد مورد تمسخر قرار می‌دهند. استادان نیز می‌خواهند از این قافله عقب نمانند و رفتارهایی به نظر من غیرپداگوژیک در پیش می‌گیرند. همه‌چیز در آن فضای آموزشی تصنعی است. داستان شرح ماجرای درگیری این دختر دانشجو و دو تن دیگر از دوستانش با این اختلاف سلیقه است.

در مقدمه کتاب آمده که این رمان روایت سرگشتگی جوانان در یافتن راه خود، شک و تردیدهایشان و در نهایت مواجهه با واقعیات اغلب تلخ زندگی است. ابعاد روانشناختی و فلسفی این اثر را چطور ارزیابی می‌کنید؟
شاید رمان «نقاش خواهم شد»، رمان بدبینانه‌ای به نظر آید. کارول فیو با زیر ذره‌بین قرار دادن رفتار استادان هنر و برخوردهای غیرمسئولانه آنان، شاید می‌خواهد از دانشکده‌ای که در آن درس خوانده انتقام بگیرد. ولی این را هم فراموش نکنیم که در بسیاری از کشورها و بسیاری از مراکز آموزشی، همچنان فاصله زیادی بین آنچه تدریس می‌شود و آنچه به طور واقعی در جامعه رخ می‌دهد وجود دارد. اینکه جوانان را در توهم نگه داریم و به قولی سرشان شیره بمالیم، نتیجه فاجعه‌باری به بار می‌آورد. کارول فیو غیرمستقیم به این مشکلات ناشی از درک نادرست از دانشجویان می‌پردازد، و شاید مسئول شکست شخصیت اصلی داستان و دوستانش را همان نظام آموزشی می‌داند.

از یک سو کشور فرانسه به هنر و شکوه آثار هنرمندان معروف است و از سوی دیگر در کتاب نقاش خواهم شد، و البته زندگی واقعی نویسنده، شاهد سیر شخصیت داستان از نقاشی به نویسندگی هستیم. نویسنده در این اثر چگونه و با استفاده از چه کارکردهایی مخاطبانش را با دغدغه‌ها و چالش‌های مطرح دراین حوزه آشنا می‌کند؟
در ابتدا، این را یادآوری کنم که کشور فرانسه تا نیمه اول قرن بیستم، مهد هنر به شمار می‌رفت و اغلب کسانی که به دنبال کسب مهارت در زمینه هنر بودند، به فرانسه می‌رفتند. همین گِرد هم آمدن هنرمندان باعث شده بود که فضای خاص و بی‌نظیری در آن کشور، به خصوص پاریس، شکل بگیرد که به رشد و بالندگی هنر بسیار کمک کرد. اما در زمان جنگ جهانی دوم و پس از آن، هنرمندان به آمریکا مهاجرت کرده و در آنجا متمرکز شدند و به نوعی مهد هنر از فرانسه به آمریکا و به‌خصوص نیویورک تغییر مکان داد. داستان کارول فیو در ابتدای قرن بیست‌ویکم رخ می‌دهد. و انگار در آن مدرسه هنرهای زیبا می‌خواهند آن اتفاقاتی را که در نیمه دوم قرن بیستم افتاده و فرانسه از آن عقب مانده، جبران کنند و افراط کرده و گذشته را نفی می‌کنند. ما از ورای درگیری‌های شخصیت داستان که دختر شهرستانی ساده‌ای است که می‌خواهد یاد بگیرد چگونه نقاشی کند، متوجه می‌شویم که متأسفانه دنیای هنر نیز مانند دیگر بخش‌های جامعه از مسائل سیاسی و اقتصادی مبرا نیست و یک هنرمند، برای موفق شدن در آن عرصه، شاید مجبور شود بسیاری از ارزش‌های اخلاقی را زیرپا بگذارد.

واکنش مخاطبان به این اثر را چطور دیده‌اید؟ این کتاب چه جذابیت‌هایی برای مخاطبان فارسی‌زبان دارد؟
این رمان می‌تواند برای دانشجویان ایرانی که در دانشگاه‌ها با مشکلات آموزشی و سیاستگزاری‌های اشتباه مواجه هستند، باعث همذات‌پنداری شود، به ویژه دانشجویان هنر. در هر جای دنیا، اگر تصمیم‌گیرندگان نگاه جانب‌دارانه‌ای به مسائل داشته باشند، فضایی به وجود می‌آید که به جای رشد و شکوفایی افراد جامعه، باعث سرخوردگی و انفعال شود. این اتفاق اگر در دانشگاه‌ها رخ دهد می‌تواند عواقب غیرقابل برگشتی برای جامعه داشته باشد.

این رمان که به دوره سه ساله حضور و تحصیل شخصیت داستان در دانشکده هنرهای زیبا برمی‌گردد، در بخش‌هایی از هنرمندان و نقاشان قرن بیستم تصاویر و اطلاعاتی ارائه می‌دهد. جایگاه جنبه‌های آموزشی در این اثر را چطور ارزیابی می‌کنید؟
به نظر من افزودن بخش‌های آموزشی به این رمان، هم باعث می‌شود فضای آموزشی آن دانشکده را بهتر حس کنیم و ببینیم که چه مباحثی را درس می‌دهند، هم به خواننده اطلاعاتی کلی نسبت به هنر قرن بیستم می‌دهد و شاید او را تشویق کند که به سمت مطالعه بیشتر آنان برود. از طرفی هم مرا به یاد ژول ورن می‌اندازد که از رمان‌هایش برای دادن اطلاعات به مخاطبین و عامه فهم کردن علوم زمان خود استفاده می‌کرد.

در این کتاب از یکسو با رنگ و طرح سروکار داریم، و از سوی دیگر با فعالیت‌های ضدهنر مواجه هستیم. از این منظر برخی از منتقدان این اثر را رنگی و شاد و گروهی رمانی غم‌انگیز می‌دانند. نظر شما در این باره چیست؟
همان طور که قبلاً هم گفتم، نویسنده تابلوهای متعددی مقابل ما قرار می‌دهد، تابلوهایی که گاه توسط خود شخصیت‌ها خلق می‌شوند، گاه خود بخشی از آن هستند. صحبت نکردن از طرح و رنگ در ساختار داستانی که درباره نقاشی است، غیرممکن است، اما رنگ‌ها همیشه شادی‌آور نیستند، قرار هم نیست که باشند. هنرمند از رنگ‌ها برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند، و به نظر من نویسنده، با اینکه دیگر نقاشی نمی‌کند، اما این کار را به خوبی انجام داده است.

آیا اکنون کتابی در دست ترجمه و یا آماده انتشار دارید؟
در ادامه همکاری‌ام با انتشارت ققنوس در زمینه ترجمه آثار ژول ورن، رمان «قلعه کارپات‌ها» را از همین نویسنده دو ماه پیش تحویل دادم، و اکنون نیز در حال ترجمه اثر دیگری از ژول ورن هستم.

تشر آفتابکاران رمان «نقاش خواهم شد» را در ۱۷۸ صفحه با قیمت قیمت ۹۵ هزار تومان عرضه کرده است.

چرا نظرتان را نمی نویسید؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

مطمئن باشید که نظرات شما بسیار دقیق مطالعه خواهد شد و به آن پاسخ خواهیم داد.
هر نظری که برای ما می‌نویسید قوت قلبی برای ما خواهد بود.
از شما متشکریم که با نظراتتان به ما انرژی لازم برای ادامه کار را می دهید.

enemad-logo