«سیاه‌سالی» و ۲ داستان دیگر

0 46

به گزارش ایسنا، کتاب «سیاه‌سالی» نوشته  فاطمه بهرامی، در ۱۲۷ صفحه با شمارگان ۳۰۰ نسخه و با قیمت ۷۵ هزار تومان در نشر آفتابکاران منتشر شده است.

در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: گاهی شب‌ها تا صبح مدام کابوس می‌بینم، بعضی وقت‌ها خواب‌هایم خیلی زنده و واضح‌اند. آن حیاط قدیمی تا صبح جلوی چشمانم است. صدای آن در زنگ‌زده آهنی که هر چند لحظه یک بار توی سرم بسته می‌شود. گاهی خواب‌هایم خاکستری و مبهم است هنوز جنگ تمام نشده. همه جا تاریک است.. فقط خط‌های روشنی را توی آسمان می‌بینم که از آن‌ها بمب می‌ریزد پایین و ناگهان ساختمان‌ها همدیگر را هل می‌دهند. همه چیز له‌ولورده می‌شود و من از پنجره پرت می‌شوم بیرون. توی تاریکی، رو به آسمان. آن ته‌ته‌ها گم می‌شوم.

همچنین کتاب «مادام دوژاپل وافل بلژیکی دوست داشت» نوشته شیما سورن در ۸۲ صفحه با شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۸۰ هزار تومان در نشر یاد شده عرضه شده است.

در پشت جلد کتاب نوشته است: آخر چه داشت مامان بجز یک خانه دراز بدقواره که ناودانش مدام چکه می‌کرد و شب‌ها از صدایش خوابمان نمی‌برد. خانه نبود تابوت درازی بود که زنده‌زنده در آن می‌خوابیدیم، با یک حیاط که دورتادورش را نعنا و فلفل کاشته بود. هر روز چهار گوشه حیاط زار می‌زد و نعنا پاک می‌کرد. زار میزد و موهای آلما رو می‌بافت. و با کهنه‌های مرطوب بدن فلج آفتاب را پاک می‌کرد. زار می‌زد و نان‌ها را در چلواری سفید می‌پیچید و در جانانی می‌گذاشت. زار می‌زد و بابا را نفرین می‌کرد. زار می‌زد و قمرخانم زن دایی خدابیامرز را، که شبیه فرح دیبا بود و هر ماه صیغه یک مرد می‌شد، فحش می‌داد.

دیگر کتاب منتشر شده در نشر آفتابکاران، «نقاش خواهم شد» نوشته کارول فیو با ترجمه فرزانه مهری است که در ۱۷۸ صفحه با شمارگان ۳۰۰ نسخه وبا قیمت ۹۵ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

در پشت جلد کتاب عنوان شده است: «رنگ و نقاشی ممنوع!» این را با رنگ اسپری شب‌نما روی نمای جلوی ساختمان نوشته‌اند. اوایل سال‌های ۲۰۰۰، در مدرسه هنرهای زیبا، دیگر کسی نه قلم‌مو به دست می‌گیرد نه به رنگ دست میزند، طبقات را بازسازی کرده‌اند تا برای آتلیه‌های ویدئو، صدا و کارهای چندرسانه‌ای آماده باشند. دیگر شتک‌های رنگ و بوی تربانتین را برنمی‌تابند. برای مخالفان آتلیه‌های نقاشی را به انباری‌های زیرزمین منتقل کرده‌اند.

اما تو هنوز این چیزها را نمی‌دانی. تو هفده ساله‌ای و رؤیای آموختن طراحی، نقاشی و خلق کردن در سر می‌پرورانی. در آن صبح سرد ماه آوریل، آمده‌ای تا در کنکور ورودی مدرسه هنرهای زیبا شرکت کنی.

چرا نظرتان را نمی نویسید؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

مطمئن باشید که نظرات شما بسیار دقیق مطالعه خواهد شد و به آن پاسخ خواهیم داد.
هر نظری که برای ما می‌نویسید قوت قلبی برای ما خواهد بود.
از شما متشکریم که با نظراتتان به ما انرژی لازم برای ادامه کار را می دهید.

enemad-logo