توضیحات
گاهی شبها تا صبح مدام کابوس میبینم،بعضی وقتها خوابهایم خیلی زنده و واضحاند. آن حیاط قدیمی تا صبح جلوی چشمانم است و صدای آن در زنگ زدۀ آهنی که هرچند لحظه یک بار توی سرم بسته میشود . گاهی خوابهایم خاکستری و مبهم است. هنوز جنگ تمام نشده. همهجا تاریک است. فقط خطهای روشنی را توی آسمان میبینم که از آنها بمب میریزد پایین و ناگهان ساختمانها همدیگر راهُل میدهند. همه چیزلهولورده میشود و من ازپنجره پرت میشوم بیرون، توی تاریکی، رو به آسمان.آن ته تهها گم میشوم.
سیاهسالی را فاطمه بهرامی نوشته. او ریاضیات خوانده، اما بهخاطر علاقهاش به ادبیات سراغ رماننویسی رفته. اقتضای ریاضیات دقت و باریکبینی است و هنگامی که این امر مهم در نوشتههای ادبی رعایت شود، آثاری نزدیک به واقعیت و قابل قبول برای مخاطب خلق میشود.
او سال ۱۳۹۳ رمان «کوره راهی باریک» را نوشت که نشر البرز چاپش کرد. با آن که «سیاهسالی» قبل از رمان «طوفان که مینشیند» نوشته شد، اما پس از آن و سومین کتاب اوست که شهریور ۱۴۰۱ نشر آفتابکاران منتشرش کرد اما آنزمان پخش نشد.
قهرمان داستانهای بهرامی زنانی متفاوت از قشرها و طبقات مختلف اجتماعیاند و سرانجامِ همهی داستانهایش نوعی آرامش نسبی است که زنان قصههایش به آن دست مییابند و این آرامش حاصل تغییری است که در زندگی خود و اطرافیانشان ایجاد کردهاند.
رمان «سیاه سالی» حاصل نگاه زنانه نویسنده با روایتی متفاوت از دوران جنگ است که آثار مخربش بر زندگی شخصیتهای داستان سایه انداخته و حتی با گذشت سالها رهایی از آن ناممکن است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.